جایگاه بانوان در جامعه‌ای پیشرفته و یا ترقی‌خواه باید به گونه‌ای باشد تا با رسیدن به کهولت سن بتوانند یک زندگی آرام و بی‌دغدغه را تجربه کنند؛ یکی از راهکارهای دستیابی به این مهم می‌تواند بیمه زنان باشد که نیازمند قانون پشتیبان و یک نگاه ملی حمایت‌محور است.

گزارش ویژه سرویس اجتماعی عصر کار؛ زهرا جعفری: در جهان امروز، مسأله اشتغال زنان و نقش زن در خانواده یکی از جدی‌ترین مباحث توسعه‌ای و اجتماعی است؛ موضوعی که سال‌هاست در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی محل بحث و جدل و پرسش بوده است.

در جوامع سنتی، زن بیشتر به عنوان کدبانوی خانه و حافظ خانواده شناخته می‌شد؛ اما با تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نقش‌های جدیدی برای زنان تعریف شد و امروز، اشتغال زنان به یکی از شاخص‌های توسعه اجتماعی تبدیل شده است.

و این پرسش کلیدی مطرح گردیده که بهتر است زن، شاغل باشد یا خانه‌دار؟

و مهم‌تر از آن ، چگونه باید زنان را در هر دو مسیر حمایت کرد؟

زن شاغل یا خانه‌دار؟

—روایت دو نگاه؛ زن خانه‌دار

زن خانه‌دار در فرهنگ سنتی ما، نماد عشق، فداکاری و ستون محکم خانواده است.اما در دنیای پرشتاب امروز، زن خانه‌دار گاه با چالش‌های جدی روبرواست وابستگی اقتصادی به همسر ، عدم برخورداری از بیمه و امنیت شغلی ، نادیده گرفتن ارزش فعالیت‌های بی‌دستمزد خانگی و در برخی موارد، کاهش اعتماد به نفس و احساس بی‌اثر بودن در اجتماع.

زن خانه‌دار؛ ستون آرامش خانواده یا قربانی نابرابری پنهان؟

زنان خانه‌دار، قهرمانان خاموشی هستند که بخش بزرگی از بار عاطفی و تربیتی خانواده را به دوش می‌کشند. آن‌ها مسئول سلامت روانی خانواده‌،معلم‌های اولیه فرزندان‌، مدیران اقتصاد خرد خانواده‌اند که اغلب بدون چشم‌داشت مالی، سال‌ها تلاش می‌کنند

اما در این میان، یک واقعیت تلخ وجود دارد:

زنان خانه‌دار، در بسیاری از موارد، از حمایت‌های مالی، اجتماعی و حقوقی محروم‌اند و در صورت بروز مشکلات خانوادگی، امنیت مالی ندارند،در نظام بیمه ای و بازنشستگی، نادیده گرفته می‌شوند،ارزش کارشان در تولید ناخالص ملی محاسبه نمی گردد،حتی در افکار عمومی، گاه به عنوان «غیرفعال» یا «بی‌کار» شناخته می‌شوند، در حالی که بار سنگین مدیریت خانه و تربیت نسل آینده را به دوش دارند.

 روایت ۱: سمیرا، ۴۰ ساله، خانه‌دار

امکان اشتغال داشتم .عمویم وشوهر خاله ام پستهای مدیریتی داشتند وچند پیشنهاد خوب کاری هم دادند اما همسرم مخالف بود ومی ګفت من همسر خسته نمی‌خواهم.

شکر خدا همه چیز دارم و زندگی ام پر از آرامش است . اما ته دلم خالی است و میترسم!

دو سه باری هم به به همسرم غیرمستقیم گفته ام بخشی از اموال را به نامم بزن ،اما نتیجه ای نداشته است من از آینده بدون وجود همسرم می ترسم شغل ودرآمدی ندارم و هزینه هایم توسط همسرم تامین می شود. یادم هست یک بار مریض شدم وهمسرم ایران نبود پولی که در اختیار داشتم برای هزینه های روزمره بود ومن حتی پول آزمایش‌ هایم را نداشتم.

همسرم با پس انداز کردن پول توسط من هم مخالف است ‌می‌گوید به جای فکر کردن به این چیزها زندگی کن وبه خودت برس. البته بعضی وقت ها با اضافه پولی که دستم هست یک تکه طلا می خرم اما همیشه یه ترس بزرگ دارم اگه شوهرم نباشد، چه می‌شود؟

روایت ۲: نسترن، ۳۳ ساله، خانه‌دار

همسرم راننده اسنپ هست، من هم خانه دار. از صبح تا شب در حال کار کردن هستم آشپزی، شست‌وشو، بچه‌ها… ولی هیچ‌کس نمی‌گوید تو هم زحمت می‌کشی. یک بار گفتم کاش بیمه داشتم، مادر همسرم گفت مگر چه کار میکنی؟ الان کارهای خانه بسیار آسان شده ‌ و بیشتر مصرف کننده هستی .

کسی نمی خواهد باور کند کار خانه سخت است .

اما من از آینده می ترسم ‌نگران از این که پشتوانه و درآمدی ندارم.

روایت ۳: مونا، ۲۷ ساله، کارمند شرکت خصوصی

کار می‌کنم، حقوق می‌گیرم، ولی یک دنیا خستگی رو ی شانه ام هست. کار اداره، خونه، بچه… مرخصی گرفتن هم خیلی سخت است. در بخش خصوصی یک پرسنل باید کار چند نفر را بکند ،امنیت شغلی هم وجود ندارد.احساس می‌کنم هرروز فرسوده تر می‌شوم.

راهی هم ندارم مجبورم کارکنم چون بخشی از هزینه زندگی بر دوش من است.

روایت ۴: الهام، ۳۶ ساله، معلم دبستان

صبح‌خیلی زود باید بیدار شوم برای غذا درست کردن و آماده کردن بچه‌ها. مدرسه هم که می‌روم کار با دانش اموز انرژی زیادی ار من می‌گیرد. وقتی میرسم خانه باید ناهار بچه ها را بدهم و بعد‌ هم کار خانه و درس بچه ها…..بخشی از حقوقم نیز صرف مهدکودک می‌شود،آخر ش فقط خستگی و بیماری است و هیچ‌ کسی هم نمی‌پرسد، چطوری؟

روایت ۵: فاطمه، ۵۰ ساله، زن خانه‌دار

۳۰ سال از عمرم را گذاشتم پای شوهر و بچه‌ها و خانه .حالا که که سنم بالا رفته، شوهرم مریض شده، خودم هم بیمارم .نه بیمه‌ای داریم نه حقوقی،بچه ها خودشان گرفتارند ومن هر روز نگران فردا هستم که چه می‌شود؟کاش قانونی بود که زنان خانه را به اجبار بیمه می‌کرد. تادردمان پیری وبیماری باشد نه بی پولی وسربار شدن .

روایت۶: ازیتا، ۳۹ ساله،زن خانه دار

من روز اول شرط کردم ،سرکار نمیروم .چه دلیلی دارد چند کار را با هم انجام دهم، خانه داری و بچه داری خودش کار پر مشغله ای است .من حتی برای خودم وقت کم می آورم.

به نظر من زنانی که سر کار میروند شرایط خیلی سختی را تجربه می کنند اگر بخواهند مسئولیت هایشان را به درستی انجام دهند.

به نظرم زنان چه خانه دار چه شاغل باید مهارت بیاموزند .زیرا این مهارت در هر شرایطی پشتوانه شان هست.

زن شاغل؛ موتور توسعه یا اسیر فشارهای چندگانه؟

در سوی دیگر، زن شاغل به عنوان عضوی فعال در جامعه، نقشی کلیدی در اقتصاد خانواده و کشور ایفا می‌کند والگویی از مشارکت اجتماعی واقتصادی است.

زنان شاغل با ورود به بازار کار استقلال مالی به دست می آورند ، در تولید ملی و توسعه کشور سهیم‌اند ، اعتمادبه‌نفس و توانمندی فردی بیشتری کسب می‌کنندو می توانندبه عنوان الگوی موفقیت، الهام‌بخش نسل جوان شوند اما این مسیر پر از چالش فشار روانی ناشی از تلفیق نقش مادری، همسری و شغلی ، تبعیض‌های جنسیتی در محیط کار؛ مثل تفاوت حقوق و فرصت‌های ارتقا ،کمبود حمایت‌های اجتماعی مثل مهدکودک‌های ارزان، ساعت کاری انعطاف‌پذیر و قوانین مرخصی والدین و نبود بیمه‌های تکمیلی جامع که بتواند امنیت شغلی و آینده اقتصادی زنان را تضمین کند را تجربه می کنند.

بیمه زنان؛ یک مطالبه ملی و راهکاری حیاتی

یکی از جدی‌ترین مشکلات زنان، چه خانه‌دار و چه شاغل، عدم دسترسی به بیمه و امنیت اقتصادی است.زنان خانه‌دار، به رغم سال‌ها تلاش، در دوران پیری و بیماری، هیچ حق بیمه‌ای ندارند.زنان شاغل، به دلیل محدودیت در اشتغال و مشکلات بازار کار، اغلب دچار گسست شغلی می‌شوند و سابقه بیمه‌ای ناقصی دارند. همچنین برخی مادران شاغل، به دلیل نبود حمایت‌های کافی (مرخصی زایمان مناسب، مرخصی والدین، بیمه تکمیلی) در معرض آسیب‌های جدی هستند.

بنابراین حمایت از زنان خانه‌دار از طریق بیمه، آموزش مهارت‌ها، و ایجاد فرصت‌های رشد شخصی یک ضرورت انکارناپذیر است، نه یک انتخاب اختیاری.

آموزش و توانمندسازی؛ کلید حل تمام مشکلات

چه زن شاغل باشد و چه خانه‌دار، آموزش کلید ماجراست.

زن خانه‌دار باید بیاموزد. مدیریت مالی و اقتصادی خانواده،مهارت‌های فرزندپروری و تربیتی،بهداشت روان و سلامت فردی و حتی مهارت‌های کارآفرینی کوچک برای ایجاد درآمد در خانه.

زن شاغل هم باید آموزش ببیند در زمینه حقوق شغلی و قوانین کار، مدیریت استرس و تعادل کار-زندگی ،مهارت‌های تخصصی و به‌روزرسانی دانش و توسعه ارتباطات شغلی و اجتماعی.

بدیهی است، آموزش مستمر و ایجاد بسترهای یادگیری مادام‌العمر، از الزامات جامعه‌ای است که می‌خواهد زنانش را قدرتمند، آگاه و توانمند ببیند.

انتخاب با زن است؛ حمایت وظیفه جامعه

زن شاغل یا خانه‌دار بودن، یک انتخاب شخصی است که باید بر اساس شرایط فردی، خانوادگی و اجتماعی زن و خانواده‌اش انجام شود.

اما حمایت از زن در هر نقشی، وظیفه‌ای است ملی و اجتماعی؛ از طریق بیمه و حمایت‌های مالی ، آموزش‌های توانمندساز، قوانین حمایتی در محیط کار و خانواده و تغییر نگرش‌های فرهنگی به نقش‌های زنان.

در نهایت، یک جامعه پیشرفته، جامعه‌ای است که حق انتخاب آگاهانه را برای زنان فراهم کند و هیچ زنی را، چه خانه‌دار و چه شاغل، بدون حمایت و بی‌پناه نگذارد ‌و یادمان باشد زن خانه‌دار بودن یا شاغل بودن، یک انتخاب شخصی است؛ اما حمایت از زن، یک وظیفه اجتماعی است.

/پایان متن/