سرویس یادداشتها؛ محمدرضا عدلآسا: در عصر دگرگونیهای پرشتاب فناورانه، روابط عمومی دیگر صرفاً یک واحد اجرایی برای انتقال پیام نیست؛ بلکه بهمثابه یک نهاد راهبردی، در کانون تصمیمسازیهای کلان سازمانی جای گرفته است. امروز، مدیریت تصویر برند، تقویت سرمایه اجتماعی، همراستاسازی ارتباطات درونسازمانی و مدیریت افکار عمومی، تنها بخشی از مأموریتهای روابط عمومی مدرن بهشمار میرود.
در این مسیر تحولگرا، هوش مصنوعی بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی انقلاب صنعتی چهارم، افقهای تازهای را پیشروی روابط عمومی قرار داده است. فناوریهایی نظیر یادگیری ماشین، تحلیل کلانداده، پردازش زبان طبیعی و سامانههای پاسخگوی هوشمند، به روابط عمومی این امکان را میدهند که مخاطبان را دقیقتر بشناسد، رفتار آنان را پیشبینی کند و محتوایی شخصیسازیشده، اثربخش و مبتنی بر تحلیلهای دادهمحور تولید کند.
همافزایی روابط عمومی و هوش مصنوعی، چند مزیت کلیدی را برای سازمانها بههمراه دارد:
نخست، ارتقای کیفیت تصمیمسازی ارتباطی از طریق تحلیل دادههای واقعی و قابل اتکا؛ دوم، افزایش سرعت پاسخگویی به تحولات رسانهای و اجتماعی؛ سوم، مدیریت پیشدستانه بحرانها با بهرهگیری از الگوریتمهای پایشگر رفتار مخاطبان؛ و چهارم، تعمیق تعاملات سازمان با ذینفعان از طریق ارتباطاتی هدفمند، هوشمند و مبتنی بر نیازسنجی دقیق.
البته نباید فراموش کرد که فناوری هرگز جایگزین خلاقیت، درک انسانی و ظرافتهای ارتباطی نمیشود. هنر روابط عمومی در آینده، در تلفیق هوشمندانه خلاقیت انسانی با توانمندیهای فناورانه نهفته است؛ ترکیبی که میتواند روابط عمومی را از یک نقش حمایتی به یک مزیت رقابتی برای سازمان ارتقا دهد.
در چشماندازی نهچندان دور، روابط عمومی موفق، روابط عمومیای خواهد بود که بتواند در عین استفاده از داده و فناوری، همچنان انسانمحور باقی بماند؛ یعنی پیامی درست، در زمانی مناسب، به مخاطبی مشخص و به زبانی متناسب ارائه دهد. آیندهای که در آن «ارتباطات»، نهتنها هوشمند، بلکه الهامبخش خواهد بود.
/پایان متن/
Sunday, 13 July , 2025