در عصر کار منتشر شد: استاندار جدیدی که باید بتواند کارگزار خواسته‌های نسل جدید باشد و مطالبات جوامع تخصصی را در یک فرآیند واقع‌بینانه و سازنده و در یک شرایط تحول‌خواهی حکمرانی کند؛ فارس که در گذشته جهان‌دار و جغرافیای بزرگان تاریخ بود و امروز هم در سودای افتخارات پیشین در تلاش برای شکوه دوباره است.

به گزارش پایگاه خبری‌تحلیلی عصر کار، ابراهیم عباسی، عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز در یادداشتی نوشت: بیستمین استاندار فارس پس از انقلاب اسلامی در معرض انتخاب هست. به نظر می‌رسد در این انتخاب باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:

در حوزه اداری و مدیریتی

کارگزاری که توافق‌ساز و اجماع‌ساز بین فضای ایلی/ شهری، علمایی با تبارهای مختلف، خانواده‌هایی متنفذ و نخبگانی متکثر در فارس باشد

کارگزاری که در پی تقسیم فارس به مناطق جدا از هم نباشد موضوعی که دهه پنجاه شمسی اتفاق افتاد و جنوب ایران را با خلا در توسعه و اداره مواجه ساخت.

کارگزاری که بورکرات و هماهنگ کننده قوی باشد تا صرفا تکنوکرات.

کارگزاری که نماینده نسل جدید و حاوی پیام و چهره ای جدید باشد و بازشناسی واقع بینانه از شرایط داشته باشد.

کارگزاری که کلان نگر باشد تا جزء نگر؛ راهبردی بیندیشد و مسائل و مشکلات استان را صرفا به مسائل فنی و تکنیکی تقلیل ندهد.

کارگزاری که بنگاه‌دار نباشد و نظام مسائل استان را در قالب پروژه‌های فنی ارزیایی نکند.

کارگزاری که راهبردی سازنده برای تحول‌خواهی درون سیستمی داشته باشد.

کارگزاری که که مدیریت کلان کشور را در سطح ملی تجربه کرده باشد.

کارگزاری که به شرایط و مکانیزم‌های حکمرانی در فارس تاریخی آگاهی یابد و از آن برای حکمرانی امروز بهره ببرد.

کارگزاری که بداند اداره فارس بعنوان ” دل ایران و متکثرترین استان ایران، به ترسیم مکانیزم‌هایی برای وحدت در عین کثرت نیاز دارد.

در حوزه توسعه‌ای

کارگزاری که فهمی دقیق از اسناد بالادستی کشور داشته باشد و اسناد بالادستی فارس را در این راستا با توجه به خاص بودن فارس تدوین و بازنویسی کند.

کارگزاری که به افق‌های بلند برای استان در سطحی منطقه‌ای و ملی و جهانی بیندیشد.

کارگزاری که الگوی توسعه ای فارس را مشارکتی بداند و در صدد تنظیم قواعد بازی برای آن باشد.

کارگزاری که به فکر بازگشت تجار و سرمایه گذاران منطقه جنوب کشور از کشورهای جنوبی خلیج فارس به استان باشد و قواعد بازی برای این بازگشت تنظیم کند.

کارگزاری که دریا و مکران و خلیج فارس و نقش برجسته فارس را در آن ببیند و به نقش لجستیکی و ارتباطی فارس و پیشرانی آن در سواحل بیندیشد.

کارگزاری که توسعه فارس را در قالب “فارس راه” و “ایران راه” بعنوان کانون توسعه کشور و

استان ببیند.

کارگزاری که بداند فارس مرکز تجارت خلیج فارس و راه ادویه و راه ابریشم دریایی به سمت داخل کشور و مدیترانه بوده بنابراین با چشم اندازی تاریخی راهبرد توسعه فارس را تجاری نه صنعتی و کشاورزی بداند.

کارگزاری که کریدورها را بعنوان مهمترین عامل توسعه فارس قدیم و فارس امروز بشناسد و فارس را مرکز آن بداند.

کارگزاری که گروه‌های متنفذ و سرمایه دار را با مشارکت آن‌ها در اداره استان، در مسیر توسعه فارس استخدام کند.

کارگزاری که به تاسیس شهرهای ساحلی در سواحل به جای شهرک‌های اطراف شیراز بیندیشد. تمرکز او بر آمایش سرزمینی برای ایجاد شهرهای ساحلی همراه با صنایع تجارت محور در ساحل جنوب باشد.

کارگزاری که همچون قرن نوزدهم فارس را به مرکز تبادلات بین خلیج فارس و چین و هند تبدیل کند.

کارگزاری که مسائل و مشکلات محیط زیستی را فهم کند و از آسیب خاستگاه تمدنی ایران در

این حوزه بکاهد.

در حوزه فرهنگی و اجتماعی

کارگزاری که لایه های هویتی فارس( ایرانی / اسلامی /ترکی و …) را مقابل همدیگر قرار ندهد و در هم افزایی آن بکوشد.

کارگزاری که بداند حکمرانی در فارس همراه با عقلانیت و معنویت، حکمت و فلسفه و عرفان، تساهل و مدارا و جهانداری تا جهانگیری بوده است.

کارگزاری که شناخت کاملی از فارس تاریخی داشته باشد و فارس را در نگاهی تاریخی و تمدنی ببیند.

کارگزاری که فهم درخوری از فارس بعنوان ایران کوچک داشته باشد و فهمی از ایده ایران و خاص بودن مناطق تشکیل دهنده آن از جمله فارس داشته باشد.

کارگزاری که فارس را برج اولیاء و دارالعلم بداند و در بازسازی این دو حوزه بکوشد.

کارگزاری که به بازگشت اعتماد و ترسیم مکانیزم‌های بازگشت آن بین مردم و حاکمان در سطح ملی و منطقه ای بیندیشد.

کارگزاری که به تناسب قوا بین نخبگان فرهنگی و مذهبی و قومی در استان بیندیشد.

کارگزاری که مسائل و آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی و امنیتی استان را پرچالش‌تر از مسائل فنی و صنعتی و … بداند و به همان اندازه برای آن‌ها وقت بگذارد.

/پایان متن/