در متن کامل این یادداشت سیاسیاجتماعی آمده است:
سعدی دو چیز می شکند پشت روزگار / تصدیق بی وقوف و وقوف سکوت دار
بالاخره کوه موش زائید و در اوج ناباوری، ستاد انتخابات استان فارس که تا قبل از انتخابات شور و ولع وصف ناپذیر خود از اصرار به اخذ مسئولیت ستاد انتخاباتی یا عضویت در آن و دریافت ابلاغ را برای رضای خدا، مصالح ملی و نجات کشور از تفکر انحصارطلب فرقه پایداری عنوان و اعلام می کردند، تشکیل جلسه داده و چهار نفر از پنج نفر عضو ستاد را جهت تصدی پست استانداری و مدیریت استان اعلام و ابلاغ و متعاقباً نیز با صراحت تاکید دارد که هر لیست دیگر از درجه اعتبار ساقط و فاقد اعتبار است .
طبق شنیده های موثق یک نفر دیگر هم نادم و پشیمان که چرا غفلت کرده و از قافله خدمت صادقانه عقب مانده و فرصت حضور در چنین منصبی را قدر ندانسته و برباد داده است . یحتمل وی نیز هم اکنون بفکر چاره و تمهید مقدمات برای جبران مافات است .
جل الخالق مگر از شعارهای دولت در زمان تبلیغات و پس از آن رعایت اصل تعارض منافع و عملکرد براساس شاخص و معیار معقول و مطلوب نبود؟ برای افراد ناشی و مبتدی امر سیاست اکنون بیشتر سبب آن همه اصرار به حضور در ستاد استان و شب نشینی و دریافت ابلاغ مشخص و مبرهن گردیده است .
گرچه که این اصل در کلان کشور هم در غبار گذر زمان و درمیان شور و هیجانات ناشی از پیروزی غافل گیرانه در انتخابات فراموش و تقریباً تمامی اعضای شورای راهبردی و کمیته های منشعب که منع حاکمیتی و قانونی نداشتند مزد خویش را دریافت و در مصادر و مناصب مختلف مشغول شدند کانَّه هیچ قول و قراری نبوده و اتفاق خاصی هم نیفتاده است.
ای دریغ آن عهد و آن سوگند کو / وعده های آن لب چون قند کو
مگر بنا نبود که در دولت پزشکیان شاخص و معیار حاکم شود و انتصابات و پیشنهاد برای مسئولیت ها بر این اساس و بصورت شفاف و قاعده مند صورت پذیرد؟
مگر عمده نقد ما به دولت قبل همین نبود که تنها ملاک انتصاب بزعم خودشان انقلابی گری با هدف خالص سازی است؟
اگر ستاد استان بنای چنین مهندسی را داشت پس کار بیهوده درخواست لیست از شهرستان ها و مناطق برای چه بود!؟
آیا از طرفداران و مدعیان دموکراسی و آزادی می توان درخواست کرد که ملاک و معیار خود برای گزینش افراد را شفاف و مستند در معرض افکار عمومی قرار دهند ؟
آیا می توان پرسید سهم جوانگرایی و شعار کلیدی و جنجالی دولت مبنی بر تبعیض مثبت به نفع جوانان و بانوان چه جایگاهی در این تصمیم داشته است ؟
آیا از همه گزینه ها و نامزدهای جایگاه درخواست ارائه رزومه و برنامه مد نظر گردیده است اگرنه علت چیست و مبنای عرفی ، قانونی ، شرعی و محکمه پسندِ حذفِ سایر افراد و انتخابِ این چند مورد چیست ؟
اگر این است می توان درخواست کرد شاخص های مبنایی و امتیاز دریافتی متقاضیان و مدعیان حداقل به خود ایشان ارائه گردد.
سئوال دیگر اینکه سهم جبهه اصلاح طلبان و نقش آنها در این تصمیم چیست ؟
اگرچه به احزاب اصلاح طلب هیچ امیدی نیست و حسب سوابق و تجربیات امر نیز عملکرد بهتری نداشتند .
فی المثل در انتخابات شورای اسلامی شهر در دور گذشته هر یک یا چند نفر با لابی شدید، حزب متناظر کشور را در استان ایجاد و سپس دبیران احزاب با تبانی همدیگر کاندیدای شورا در لیست امید گردیده و پس از رسیدن به هدف حتّی حاضر نشدند نسبت به عملکرد خود در شورا و خصوصاً مکانیسم جذب بیش از هزار نفر نیرو در شهرداری، کوچکترین گزارشی به افکار عمومی که هیچ حتی به طرفداران اصلاحات بدهند.
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید / شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
مع الوصف با چنین رفتار و عملکردی در بدو شروع دولت جدید آیا نباید به خیل تحریمیان حق داد که جنگ اصلاح طلب و اصولگرا را جنگ زرگری دانسته و بیشتر هدف قدرت و دعوی بر سر لحاف ملا است نه خیر و صلاح ملک و مملکت؟
اگر چنین رفتاری پسندیده و نیک است آیا با همین منطق چرا نباید به حاکمیت هم حق داد که با نظارت استصوابی و مهندسی امور ماهی مقصود را صید نماید.
فراموش نکنید فرصت ها بسیار زود می گذرند و برای کسانی که جایگاهی در حاکمیت ندارند، برای چند صباحی ماندن در قدرت فردای نه چندان دور مجبور به التماس از همین افرادی هستند که امروز آنها را نامحرم دانسته و معلوم نیست چنین التماس هایی دگر کارگر شود .
کفاره شراب خوريهاي بي حساب / هشيار در ميانه رندان نشستن است
خدا بیامرزد مرحوم آقاخان کرمانی که قریب یک قرن پیش بخوبی به این نکته ظریف و رفتار زشت فرهنگی اشاره و گفته اند “هرکدام از ما یک میر غضب هستیم اگر فرصتی دست دهد ”
/پایان متن/
Friday, 13 September , 2024