گزارش ویژه سرویس سیاسی عصر کار؛ زینب ونایی: پس از گذشت چندین دهه رقابت گسترده و درگیریهای نیابتی که به شدت ثبات منطقه را چالشهای جدی مواجه کرده بود با پیگیری دیپلماسی مبتی بر گفتگو و نه ابزار نظامی، شاهد گذاری محتاطانه به سوی همکاری و کاهش تنش هستیم. نقطه عطف این تحولات بدون شک به میانجیگری چین در ۱۰ مارس ۲۰۲۳ بازمیگردد که زمینه را برای از سرگیری روابط دیپلماتیک بعد از یک دوره هفت ساله قطعی ارتباط میان دو کشور را موجب شد.
بدون شک نمیتوان از نقش پررنگ جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در خاورمیانه که به عنوان کانون تنش و جنگ در جهان شناخته میشود غافل شد. تلاش برای کسب جایگاه برتر در منطقه که ریشه در تفاوتهای فرهنگی، زبانی، تاریخی، مذهبی و قومی دارد به افزایش جنگهای نیابتی در سوریه، یمن، بحرین، عراق و لبنان دامن زد و هزینههای گزافی را متوجه گروههای درگیر در جنگ و حامیان آنها کرد و حرکت منطقه را به سمت یک همگرایی گسترده با کندی حداکثری مواجه ساخت.
توافق پکن نه تنها به از سرگیری روابط و بازگشایی سفارت دو کشور کمک کرد بلکه بر اصول احترام متقابل به حاکمیت هر دو کشور و عدم دخالت در امور داخلی منجر شد که همین موضع بر اعتماد طرفین به یکدیگر افزود. در بخش دیگری از این توافق بر احیای موافقتنامههای پیشین چون توافقنامه عمومی همکاری (۱۹۹۸) و توافقنامه همکاری امنیتی (۲۰۰۱) تاکید شد، این موافقتنامهها زمینهساز افزایش تعامل در حوزههای تجارت، اقتصاد و مبارزه با تروریسم بودند و پیگیری دوباره آنها میتواند منجر به افزایش تعامل این دو کشور در موضوعات گوناگون و بعضا به روز باشد.
آغاز همکاری امنیتی، مهر پایان بر درگیریهای نیابتی
همانطور که پیشتر گفته شد از سرگیری روابط دیپلماتیک منجر به کاهش تنش و افزایش زمینههای همکاری میان دو کشور در بسترهای مختلفی از جمله مسائل امنیتی شد و همین موضع زمینه را برای کمرنگکردن اثرات جنگهای نیابتی به ویژه در یمن افزایش داد. هرچند که توافق پکن به آتش بسی دائمی ختم نشد اما به کاهش خشونت و فروکش کردن عملیات نظامی عربستان سعودی علیه یک کشور همزبان یعنی یمن منجر شد و دو کشور متعهد به حمایت از راهحلهای سیاسی جامع مطابق با اصول شناخته شده بینالمللی و مورد تایید سازمان ملل شدند.
زمینه استراتژیک تنشزدایی
واقعه ۷ اکتبر و افزایش تنش در منطقه میان ایران و اسرائیل و حذف مهرههای کلیدی حماس به عنوان گروه نیابتی طرفدار جمهوری اسلامی از یک سو و تنش میان تهران – واشنگتن از طرف دیگر وآغاز مذاکرات هستهای دو کشور، مقامات عربستان را برای برقراری مذاکرات مستقیم با ایران و با هدف حفظ ثبات منطقه و جلوگیری از افزایش درگیریها وارد عمل کرد.
تصمیم عربستان سعودی برای مشارکت در مذاکرات مستقیم با ایران، به ویژه سفر بیسابقه شاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان به تهران در فروردین ماه سال جاری، یک حرکت دیپلماتیک با زمانبندی دقیق بود. این سفر که طی آن شاهزاده خالد با مقامات ارشد ایرانی از جمله آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور و سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح دیدار کرد، در لحظهای از تنشهای فزاینده منطقهای رخ داد. انتقال بمبهای پیشرفته آمریکایی به اسرائیل و احتمال حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، بیثباتی منطقهای را تشدید کرد. موضع غیرمتعهدانه رئیسجمهور دونالد ترامپ در قبال اقدام نظامی علیه ایران، تغییر محسوسی در تضمینهای امنیتی ایالات متحده را هرچه بیشتر برجسته ساخت. و همین امر منجر به افزایش حساسیت مقامات عربستان سعودی نسبت به تحولات منطقه و ورود مستقیم به گفتگو با ایران برای پیگیری مجدانه مذاکرات با آمریکا به جای تنش بیشتر با اسرائیل شد.
موانع پایدار برای تنشزدایی عمیقتر
با وجود تلاشهای مستمر مقامات دوکشور برای کسب حداکثر دستاوردهای دیپلماتیک، تنشزدایی و تحکیم روابط میان عربستان و ایران همچنان با موانعی همراه است. وقتی صحبت از تحکیم روابط به صورت جدی است این مسئله چیزی فراتر از بازگشایی سفارتخانه و تسهیل زیارت حج و …است و به اختلافات اساسی و عمیقتر اشاره دارد. از دید تهران، ریاض در پیگیری تعهدات خود در حوزه اقتصادی به کندی عمل میکند و ایران را از مذاکرات امنیتی تا حدودی کنار گذاشته است. از طرفی ریاض نیز نگران ادامه حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از نیروهای نیابتی منطقه به ویژه حوثیها یمن است. توافقات گسترده نظامی و تسلیحاتی میان عربستان سعودی و ایالات متحده و فشار آمریکا بر ایران برای توقف برنامه هستهای و به خطر افتادن جایگاه نه چندان قدرتمند ایران در منطقه، از جمله مهمترین عواملی است که میتواند شکنندگی توافق تهران- ریاض را گوشزد کند.
با این حال، تحولات کنونی نشان میدهد که این بازنگری به طور کامل به همکاری جامع منجر نشده است. تشدید اخیر اختلاف بر سر میدان گازی (آرش) الدره بین ایران، کویت و عربستان سعودی، در کنار بنبست سیاسی حلنشده در لبنان و حملات حوثیها در دریای سرخ، همگی بر بیاعتمادی عمیق و منافع متفاوت که همچنان این رابطه را مختل میکند، تأکید دارند. در حالی که ایران و عربستان سعودی تمایل خود را برای جلوگیری از گسترش جنگ اسرائیل و حماس به یک درگیری منطقهای گستردهتر نشان دادهاند، ناتوانی آنها در دستیابی به توافقات قابل توجهی فراتر از تشریفات دیپلماتیک، به قدرت پایدار این شکافهای منطقهای اشاره دارد. علاوه بر این درخواست آشکار عربستان سعودی از ایران برای کنترل فعالیتهای متحدان منطقهای خود در ازای کمک اقتصادی، ماهیت معاملهای و مشروط تعاملات کنونی را نمایانتر میسازد.
بزککردگان مجازی
گذشته از موانع سیاسی و امنیتی و فشار بازیگران خارجی بر سر راه همکاری ایران و عربستان، متاسفانه سخنان و اقدامات نسنجیده برخی از چهرههای مذهبی و سیاسی داخلی همچون غلامرضا قاسمیان، چون سنگی پرتاب شده به ته چاهی عمیق، باری مضاعف بر دوش دیپلماسی جمهوری اسلامی در قبال عربستان سعودی خواهد گذاشت و پیامد آن متوجه نه یک فرد که دامنگیر یک ملت خواهد بود. علیرغم تاکید مسئولان حج و زیارت به زائران مبنی بر ضرورت حفظ احترام و رعایت موازین کشور میزبان، برخی با اعمال نظر شخصی در سخنان خود و پخش در فضای مجازی، به دشمنی بزک کرده برای ایران میمانند و نه تنها شان و جایگاه ایران که جان سایر حجاج ایرانی را نیز به خطر میاندازند. اقدماتی از این دست نه تنها هیچگونه دستاورد فرهنگی، مذهبی یا سیاسی به همراه نداره که میتواند همچون سفارت نوری سالهای پیش زمینه را برای قطع دوباره روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی ایجاد کند.
مسیرهای حفظ تنشزدایی
برای جلوگیری از بازگشت به خصومتهای گذشته، ایران و عربستان سعودی باید راههایی برای تفکیک اختلافات خود بیابند و بر حوزههای منافع متقابل خارج از حوزههای سیاسی و امنیتی فوری تمرکز کنند. این امر مستلزم کاهش عملگرایانه انتظارات حداکثری است. ریاض نمیتواند از تهران انتظار داشته باشد که بدون تضمینهای امنیتی معتبر، روابط خود را با متحدان منطقهای قطع کند، و همچنین تهران نمیتواند انتظار داشته باشد که عربستان سعودی و شرکای خارجیاش، به ویژه ایالات متحده، همکاریهای امنیتی خود را به طور کامل کنار بگذارند.
در عوض، یک رویکرد تدریجی با پذیرش و احترام به تفاوتها که بر تجارت غیرتحریمی، تبادلات علمی- فرهنگی، طرحهای بهداشت عمومی و همکاریهای زیستمحیطی تمرکز دارد، میتواند اعتماد را تقویت کرده و از تشدید تنشهای منطقهای جلوگیری کند. ایجاد یک شورای هماهنگی مشترک با جدولهای زمانی مشخص برای پیگیری دستاوردهای ملموس، مانند پروژههای اقتصادی مشترک یا سرمایهگذاری مالی عربستان سعودی در طرحهای توافقشده ایران، میتواند به عنوان یک گام اولیه حیاتی عمل کند.
در نهایت، موفقیت این فرآیند دیپلماتیک ظریف به تمایل هر دو طرف برای مدیریت مسائل پیچیده با عملگرایی و نه ایدئولوژی بستگی دارد. یک تنشزدایی موفق میتواند راه را برای یک تفاهم سهجانبه شامل ایران، عربستان سعودی و ایالات متحده هموار کند، که در آن ایران ممکن است نفوذ منطقهای و برنامه هستهای خود را در ازای معافیت از تحریمها از دست داده یا محدود کند و به کشورهای عربی خلیج فارس اجازه دهد تعامل اقتصادی عمیقتری با ایران داشته باشند و از این طریق بتوان به یک همگرایی منطقهای پایدار و امن دست یافت که انتظارات طرفیق بدون توجه به اختلافات تا حد بسیاری حاصل شود.
/پایان متن/
Friday, 18 July , 2025