سید محمد امین جعفری نویسنده و فعال حوزه گردشگری در یک یادداشت انتقادی، عدم رعایت حقوق مسافران هوایی به معنی آفساید علیه صنعت گردشگری اعلام کرد.

در متن کامل وی آمده است:

در جهان امروز، پرواز نه‌فقط ابزاری برای جابه‌جایی، که بخشی از تجربه سفر و مهم‌ترین حلقه اتصال مقصدهای گردشگری است. جایی که هواپیماها به‌موقع می‌نشینند و بلند می‌شوند، صنعت گردشگری نیز اوج می‌گیرد؛ و هر جا آسمانِ اعتماد مسافران ابری شود، زمینِ گردشگری نیز خشک می‌ماند.اصلا شاید این جمله خیلی بهتر باشد؛ تا ساماندهی ایرلاین‌ها اتفاق نیفتد، آسمان گردشگری ایران صاف نخواهد شد.

وضعیت ایرلاین‌های ایرانی این روزها، نه‌تنها به استانداردهای جهانی نزدیک نیست، بلکه به شکل نگران‌کننده‌ای از ساده‌ترین انتظارات عمومی نیز فاصله گرفته است. تأخیرهایی که دیگر استثنا نیستند، بلکه به قاعده بدل شده‌اند. جمله‌ی آشنای «از اینکه پرواز با تأخیر انجام می‌شود، پوزش می‌طلبیم» به بخشی از شناسنامه‌ی پروازها تبدیل شده است؛ گویی جزئی از توصیه‌های ایمنی پیش از پرواز شده‌اند.

صنعت هوانوردی ایران، به‌رغم پیشینه و ظرفیت گسترده، گرفتار رکود ساختاری و رقابت‌گریزی مزمن است. شرکت‌های هواپیمایی نه از جهت کیفیت خدمات، نه در زمینه‌ی قیمت‌گذاری و نه حتی در رعایت بدیهی‌ترین حقوق مسافر، تحت نظارت یا رقابت واقعی نیستند. همین خلأ رقابتی، باعث شده که نه‌فقط کیفیت خدمات رو به زوال برود، بلکه اعتماد عمومی نیز به پروازهای داخلی آسیب جدی ببیند؛ و این یعنی ضربه‌ای مستقیم به یکی از ستون‌های اصلی توسعه گردشگری.

چگونه می‌توان از جذب گردشگر سخن گفت، وقتی در مسیرهای پرتقاضا، تنها یک گزینه برای پرواز وجود دارد و همان نیز با تأخیر، بی‌برنامگی و خدمات حداقلی همراه است؟ چگونه می‌توان به توسعه گردشگری منطقه‌ای اندیشید، وقتی زیرساخت حمل‌ونقل هوایی کشور، حتی از ارائه‌ی اطلاعات شفاف، پاسخگویی مؤثر و سرویس‌های انسانی ابتدایی هم ناتوان است؟

سیاست‌گذاران گردشگری، اگر به دنبال جهش واقعی در این حوزه هستند، چاره‌ای جز ساماندهی صنعت هوانوردی ندارند. رقابتی کردن فضا، شفاف‌سازی قیمت‌ها، حمایت از سرمایه‌گذاری‌های بخش خصوصی و بین‌المللی در ناوگان هوایی، و بازتعریف حقوق مسافر، نخستین گام‌ها برای بهبود این مسیر است. تا وقتی آسمانِ پرواز بی‌رقیب و بی‌پاسخگو باشد، زمینِ گردشگری نیز بی‌رهگذر خواهد ماند.

ایران، با همه‌ی جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی و طبیعی‌اش، به مسافرانش نیاز دارد؛ اما پیش از آن، باید راهی مطمئن و قابل احترام برای رسیدن مسافران فراهم آورد. این راه، از آسمان می‌گذرد. از آسمانی که باید دوباره به پرواز درآید؛ نه فقط از نظر فنی، بلکه از حیث اعتماد، برنامه‌ریزی، و شأن مسافران که سرمایه ای به مراتب مهم تر و ارزشمندتر است.

/ پایان متن/