نگاه سنتی به تورم در ایران که رشد نقدینگی را تنها عامل اصلی میداند؛ امروز با واقعیت‌های اقتصادی کشور همخوانی ندارد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی عصر کار، در سالهای اخیر، تورم نه‌تنها از رشد نقدینگی پیشی گرفته، بلکه عوامل غیرپولی مانند نوسانات نرخ ارز، انتظارات تورمی و محدودیت‌های عرضه، سهم چشمگیری در تشدید این پدیده داشته‌اند. این موضوع نشان میدهد تحلیل تورم در ایران نیازمند نگاهی فراتر از نظریه‌های صرفاً پولی است.

 ۱. چرا نگاه‌ تک‌بُعدی به‌ تورم ناکارآمد است؟

دیدگاه پولیِ کلاسیک که بر پایه نظریه‌های فریدمن و نئوکلاسیک‌هاست، تورم را همواره ناشی از رشد بیرویه نقدینگی میداند. اما در دهه‌های اخیر، مکاتب اقتصادی جدیدتر نشان داده‌اند که تورم میتواند ریشه در عوامل متنوعی داشته باشد:

– اقتصاد‌ کینزی و شوک‌های‌ عرضه:  

افزایش هزینه‌های تولید (مثل قیمت انرژی یا دستمزد) و محدودیت ظرفیت های تولیدی، حتی با ثبات نقدینگی، میتواند به «تورم هزینه‌پوش» بینجامد.

– نظریه‌های‌ ساختارگرا در اقتصادهای در حال‌ توسعه:  

وابستگی به واردات، ناکارایی نظام توزیع، انحصارها و ضعف زیرساخت ها، اقتصاد ایران را در برابر شوکهای بیرونی (مانند تحریمها) آسیب‌پذیر کرده و تورم را دامن میزند.

– انتظارات‌ عقلایی و درونزایی پول:

طبق نظریه‌های مدرن، انتظارات مردم از آینده اقتصاد (مثل افزایش پیشبینی شده قیمت ارز) میتواند رفتارهای مصرفی و سرمایه‌گذاری را تغییر دهد و تورم را حتی بدون رشد نقدینگی تشدید کند. همچنین، خلق پول توسط بانک‌ها (درونزایی پول) اغلب پاسخ به نیازهای اقتصادی است، نه عامل اصلی تورم.

 ۲. داده‌های ایران: تناقض‌ با‌‌ نظریه‌ پولی

طبق ادعای نظریه‌پردازان پولی، رشد نقدینگی باید همواره از تورم پیشی گیرد، زیرا بخشی از این رشد صرف افزایش تولید میشود. اما در ایران، از سال ۱۳۹۸ تاکنون، نرخ تورم سالانه به‌طور مداوم از رشد نقدینگی فراتر رفته است. برای مثال:

– در سال ۱۴۰۰، رشد نقدینگی حدود ۳۹٪ بود، درحالیکه تورم به ۴۵٪ رسید.  

– در سال ۱۴۰۲، رشد نقدینگی ۳۴٪ گزارش شد، اما تورم از مرز ۵۰٪ عبور کرد.  

این آمار نشان میدهد نمیتوان تورم را صرفاً با رشد نقدینگی توضیح داد.

۳. نقش‌ کلیدی نرخ ارز در تورم‌ ایران

در اقتصاد ایران که به واردات کالاهای اساسی (مانند دارو، قطعات صنعتی و مواد اولیه) وابسته است، نوسانات نرخ ارز به‌طور مستقیم و غیرمستقیم بر تورم اثر میگذارد:

– اثر‌مستقیم: افزایش قیمت دلار، هزینه واردات را بالا میبرد و قیمت کالاهای وارداتی را افزایش میدهد.  

– اثر‌غیرمستقیم: نوسانات ارز، انتظارات تورمی را دامن میزند؛ مردم و بنگاه‌ها برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی‌های خود، به خریدهای هیجانی یا نگهداری ارز روی می‌آورند که این رفتار، تقاضا را کاذباً افزایش میدهد. 

بررسی داده‌ها نشان میدهد در سالهای جهش ارزی (مثل ۱۳۹۷ و ۱۴۰۰)، نرخ تورم نسبت به رشد نقدینگی شتاب بیشتری داشته است.

۴.جمع‌بندی:‌ تورم، زاییده‌ تعامل‌ چندین‌ عامل

اگرچه رشد نقدینگی در بلندمدت بر تورم مؤثر است، اما در شرایط ایران، عوامل دیگری نقش تعیین‌کننده‌تری ایفا می‌کنند:

– شوک‌های ارزی ناشی از تحریم‌ها یا سیاست‌گذاری‌های داخلی.  

– انتظارات تورمی که با بی‌ثباتی اقتصادی و سیاسی تشدید میشود.  

– تنگناهای ساختاری در عرضه مانند فرسودگی صنایع، کمبود سرمایه‌گذاری و فساد.

راهکار‌ چیست؟

کنترل تورم در ایران نیازمند عبور از نسخه‌های کلیشه‌های است:

– مدیریت انتظارات از طریق شفافیت سیاستگذاری.  

– اصلاح نظام ارزی و کاهش وابستگی به واردات.  

– بهبود محیط کسب‌وکار و رقابت‌پذیری بازارها. 

بدون توجه به این عوامل، حتی کنترل رشد نقدینگی نیز نمی‌تواند تضمین‌کننده مهار تورم باشد.

/پایان متن/