به گزارش پایگاه خبریتحلیلی عصر کار، نقل است که شیر، سلطان جنگل از قیافه روباه خوشش نمیآمده و هر روز صبح با هر بهانهای به حیوانات دور و برش دستور میداده یک فصل کتکش بزنند!
یکی از روزها، روباه زرنگی میکند و از بهانه شیر آگاه میشود که قرار است بفرستندش داخل روستا دنبال مرغ برای ناهار جناب شیر!
روباه به روستا رفته ولی علاوه بر یک مرغ؛ یک خروس را نیز همزمان دزدیده، درون توبره گذاشته و وارد جنگل میشود.
شیر میگوید بده ببینم چیکار کردی؟
روباه مرغ را از توبره بیرون میآورد.
بلافاصله شیر غرش میکند که چرا مرغ آوردهای من خروس میخواستم و تا اشاره کند حیوانات مشغول کتک او شوند اما روباه سریع خروس را از توبره بیرون میآورد که جناب شیر بفرمایید این هم خروس!
شیر که بهانه از دستش خارج شده است، رو به روباه کرده میگوید اصلا تو چرا کلاه سرت نیست؟ بدینوسیله بهانه کتک آن روز روباه هم مهیا میشود!!!
مصداق داستان بالا؛ سد تنگ سرخ هست و دو سه نفر فعال زیستمحیطی با یک زاویه نگاه که هر چه آب منطقهای دلیل و برهان میآورد سد نیست و آببند است یا منابع و مصارف تعریف نشده و ضریب ایمنی بیشتر را لحاظ کردهاند و رودخانه تنگ سرخ فقط زیر سه درصد حوزه آبریز دریاچه مهارلو می باشد و ….. ولی انگار مرغی که یک پا دارد!
اصلا چرا تنگ سرخ کلاه بر سر ندارد!!!؟
/پایان متن/
Monday, 13 January , 2025