استان فارس از همه جهات چه از بعد وسعت،جمعیت و موقعیت جغرافیایی و چه از جهات دیگر نظیر پیشینه تمدنی و فرهنگ دیرینه و سرمایه های انسانی و منابع مادی از جمله استان های مهم ایران است که اگر مدیران شایسته و کار آمد در قد و قامت این استان نداشته باشد همچنان درجا زده و از گردونه توسعه و پیشرفت بازمی ماند.فارس استانی با قابلیتهای بالای کشاورزی،زراعی و تنوع محصولات باغی سهم عمده ای را در سفره روزانه مردم ایران ایفا کرده و میکند.استانی عشایری و دامپروری که تا رسیدن به اقتصاد صنعتی،رفع بیکاری و معضلات مختلف موجود در آن فاصله های بسیار دارد.هر چند که سرمایه گذاران خوب و توانمند در زمینه های مختلف در این استان وجود دارند اما بواسطه عدم همراهی با آنان و نداشتن برنامه ساماندهی پول و سرمایه بانکها که در استانی غیر از این استان هزینه میشود از یک طرف و عدم تکریم فارسیان دارای سرمایه های داخل و خارج از کشور از دیگر سوباعث شده تا فارس با این همه پتانسیلهای بالقوه و بالفعل به جایگاه واقعی خود در رشد و توسعه همه جانبه نرسد.اگر در مقام مقایسه فارس با برخی استانهای همجوار همچون اصفهان،یزد و کرمان برآییم به خوبی میبینیم که آن سه استان از جهات مختلف شاخصه های رشد و جذب سرمایه و رفع بیکاری و استقرار صنایع مهم و زیر ساختی به مراتب از استان فارس موفق تر و جلو ترند و این دلیل خاصی دارد و آن وجود مدیریت ارشد قابل و کاربلد و با نفوذ و کارآمد این استانهاست که در بین عامه نخبگان و فعالان اقتصادی نیز محبوبیتها و مقبولیتهای لازم را دارند. این سخن به این معنی نیست که در فارس هرگز کاری نشده و یا از سوی استانداران قبلی و مدیر ارشد فعلی اقدامی صورت نگرفته است اما فارس همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی هم به درستی و با درایت بیان داشته اند “استان در قله” است باید کارهای مهم در این استان انجام میشده که کمتر شده است.به نظر میرسد حجم تبلیغات رسانه ای اقدامات انجام داده دولت در فارس بسیار بیشتر از واقعیات موجود است و این مساله یعنی بررسی دلایل کتمان واقعیات ماجراهای فارس و ناکار آمدی بیشتر مدیرانش در طول سالهای اخیر کمتر مورد نقد و تحلیل قرار گرفته یا به آن پرداخته شده است. متاسفانه بیشتر انتصابات در استان فارس بر اساس تفکرات حزبی و جناحی انجام و مدیر ارشد فارس کمتر از میان چهره های کارآمد و اجرایی انتخاب گردیده و میگردد. همین مساله باعث شده تا نخبگان علمی و مدیریتی فارس نتوانند روی پای خود بایستند و به ساختن و آبادکردن جهان شهر شیراز و استان پهناورشان اقدام کنند.محرومیت در فارس و کلانشهر شیراز بیداد میکند و بیشتر مدیران استان به جهت تعدد رسانه های رنگارنگ موجود در فارس به تبلیغات و بزرگ نمایی افتاده و مدیر مطالبه گر نداریم و از سوی دیگر مدیران پاسخگوی مشکلات واقعی مردم هم کم داریم که اگر مدیران استان فارس توان گرفتن حق فارس از مرکز را داشتند وضعیت مردم این استان که کسب و کارهایشان دچار اختلال و مشکل شده اینگونه نبود. وجود صنایع ورشکسته و کارخانجات تعطیل و نیمه تعطیل و وضع نامناسب راههای درون استانی و عدم خطوط ریلی مناسب بین فارس و سایر نقاط کشور،وضع نامناسب آب شرب و آب کشاورزی در فارس و مشکلات لاینحل کشاورزان و صنعتگران،کمبود فضاهای مناسب اداری و مکانهای استاندارد آموزشی،فراوانی آمار انواع آسیبهای اجتماعی،ناهماهنگی بین مدیران و نمایندگان و دیگر موثرین استان در پیگیری امور مرتبط با فارس در تهران و… محصول نوعی ناکارآمدی و ناتوانی استاندارانی است که یا به فارس و فارسیان تحمیل شدند و یا با زد و بند های سیاسی در این منصب مهم مستقر گردیده و خواسته یا ناخواسته فارس را به عقب راندند.امیدواریم در دولت جناب دکتر پزشکیان استان فارس به جهت خدمات قابل توجه مردم و شهدایش به این استان و به کل کشور بزرگ ایران این بار برخوردار از استانداری علمی و اجرایی و یا لااقل غیر سیاسی باشد که بتواند با گزینش مدیران شایسته و همراه با اهداف کلان دولت در امور صنعت و انرژی و اقتصاد و فرهنگ،گردشگری و درمان، کار و اشتغال جوانان،کشاورزی و …. تحول ایجاد کرده و گامهای بلند و اساسی برای فارس و فارسیان بردارد.
/پایان متن/
Thursday, 19 September , 2024