آنگونه که در خبرها پیداست تلاش چند ساله مدیران فارس برای توسعه استان فارس در مقوله ورزش است که هر چند گفتمان زیبا و توسعهگرایانه از ادبیات سیاسی مسئولان به جامعه ورزشی مخابره میشود اما در صحنه واقعیات ماجرای ورزش در حوزههای مختلف تخصصی با فرصتها و چالشهای بسیاری مواجه است.
یکی از الزامات توسعهای در هر کشوری و در هر یک از حیطههای تخصصی نظیر ورزش باید برنامهمحوری بر اساس شرایط خاص آن کشور در تمامی نقاط محلی باشد تا امکان مشارکت اجتماعی برای همگان به ویژه جوامع هدف فراهم گردد.
فارس که دارای ظرفیتهای متعددی در تمامی زمینهها است یک استان پیشرو در حوزه ورزش میتواند باشد که سالها در تکاپوی افتخارآفرینی و تلاش برای توسعه همهجانبه بوده تا قلههای ترقی را طی کند اما این مسیر همیشه هموار نیست!
فارس به دلیل قدمت تاریخی به عنوان یکی از پشتوانههای تمدن و فرهنگ ایران اسلامی معرفی شده است و از دیرباز در عرصههای مختلف روایتهایی داشته که شاید برای امروزیان درس عبرتی باشد؛ هزاران افراد بودند که زمام امور این دیار را داشتند که امروز به گواه تاریخ و اسناد معتبر تنها نام نیک و اقدام ماندگار آنان مورد ستایش مردم قرار گرفته است.
با بررسی عملکردهای حوزه ورزش قطعا با نقاط قوت و ضعف متعدد مواجه خواهیم شد که مدیران ارشد تصمیمگیر به فراخور زمان و شرایط حاکم سیاسی کشور به سهم خود در زمینه محقق کردن اهداف توسعهای ورزش این استان نیز نقشآفرینی و تلاش داشتهاند که نقد این عملکردها شاید مسیر سخت پیشرفت را هموارتر نماید.
شروع دولت سیزدهم مانند دولتهای گذشته با شعارها و وعدههای گوناگونی همراه بود و ورزش در این مناسبات سیاسی به دنبال فرصتآفرینی دوباره برای دستیابی به اهداف ترسیم شده خود بود که در فارس با تصمیم استاندار و دیگر جریانات خاص سیاسی یک مدیر جوان پزشک و فعال ورزشی و با تجربهای محدود سکاندار مدیریت ورزشی این استان شد تا اینکه در ماه گذشته به دلائل مطرح نشده نیز فردی دیگر به عنوان سرپرست جدید معرفی شد.
ادارهکل ورزش و جوانان فارس به عنوان یک دستگاه متولی نقش تأثیرگذار و تعیینکنندهای در عرصه ورزش دارد که متناسب با برنامههای ملی امکان پیادهسازی برنامههای متعدد و مورد نیاز استانی بر اساس نیاز جامعه محلی برای این دستگاه دولتی فراهم است اما چگونگی راهکارهای دستیابی به توسعه در این مقوله برای فعالان اجتماعی و فعالان ورزشی جای سئوال است؟!
در دنیای امروز توسعه زمانی اتفاق خواهد افتاد که یک ایده و طرح بر اساس میزان اعتبارات در محور برنامهریزیها قرار بگیرد تا برنامه تدوین شده بتواند زمینهساز تحول در آن حوزه تخصصی باشد اما این فرآیند نیازمند مدیران مجرب و توانمند متخصص است؛ مدیرانی که دانش و قدرت ریسکپذیری لازم را در زمینه ارائه برنامه در شیوه مديريتی خود داشته باشند تا بتوانند با مشارکت حداکثری جامعه هدف در پیادهسازی راهبردها و راهکارهای اجرایی به موفقیت نسبی دست پیدا کنند.
ظرفیتهای موجود فارس بسیار متعدد و فرصتآفرین هستند اما این مهم باید با مدیریت هدفمند بکارگیری بشود که متأسفانه برخی از مدیران تاکنون با این فرصت مدیریتی بیگانه بودهاند که شاید دلیل اصلی آن به شیوه انتخاب مدیران یا همان انتصابات مرتبط باشد و این میتواند در نظام مسائل ما مورد ارزیابی جدی دستگاههای نظارتی نظیر مجلس یا بازرسی و دیگر دستگاهها نیز مورد توجه قرار داشته باشد.
در فارس هم در این روزها جامعه ورزشی به انتظار تعیینتکلیف وضعیت مدیریتی ادارهکل ورزش و جوانان استان نشستهاند تا از این رهگذر بتوانند کمبودها و هزاران کارهای انجام نداده و بینهایت اقدامات قابل انجام را جبران و سرانجام مطلوب برسانند اما در این زمینه صدای آنها نیازمند شنیده شدن است که تدابیر استاندار و نماینده عالی دولت در فارس نیز باید بکارگیری مشارکتهای اجتماعی جامعه هدف ورزشی به منظور وحدترویه و امیدآفرینی باشد.
هر چند نگارنده به عملکرد نسبتا مطلوب استاندار فارس باور راسخ دارد اما نقدهایی بر نحوه انتخاب مدیران در این شرایط که قانونی برای انتصابات به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسیده است هم دارد که شایستهترین اقدام میتواند بهرهگیری از نظرات فکری و مشاورهای و همچنین توان مدیریتی جامعه بزرگ ورزشی باشد چراکه این رویه نهتنها کسر شان مدیریتی نیست بلکه میتواند یک الگو برای سایر حوزههای مدیریتی فارس نیز معرفی بشود.
در پایان شایسته است در این زمینه از نمایندگان مجلس خواستار تهیه و تدوین طرحی مبنی بر نحوه انتخاب مدیران دستگاههای اجرایی باشیم تا انتصابات مدیران دستگاههای دولتی دارای سازوکار مناسب و چارچوب مشخصی بشود و پزشک به کار تخصصی خود بپردازد و فیلسوفان هم به همین منوال!
/پایان متن/
Monday, 17 February , 2025